در ابتدا شرکت جون دار و محکمی نبود و فقط با یک پروژه
بود که داشت کسب در آمد می کرد تا اینکه به هر شکلی که می شد گفت یک پروژه
خیلی سنگین گرفت که سود دهی بالایی هم براش داشت. در کل می تونم بگم جز
اطرافیان خودشون از مابقی مثل برده کار می کشن و پس از اتمام کارشون هم با
نیرو مثل یک دستمال کاغذی رفتار می کنند که این موضوع اخیرا باعث شده خیلی
از نیرو های کار بلد خودش رو از دست بده و تعداد برنامه نویس های شرکت خیلی
خیلی کم بشه.
سلام با رانت و رشوه چقد میشه خودتو نگه داری؟ امروز با تو، فردا علیه تو :| و اینکه با خوندن دوتا کتاب موفقیت که نمیشه شرکت رو چرخوند سرمایه های هر شرکت برای رسیدن به یک ثبات و قدرت کارمندای اونه، که متاسفانه ... خلاصه ما رها کردیم رندان خطاکاران را .... ما که خوشیم از اینکه دیگه اونجا نیستیم :)
در ابتدا محیط شاد و فعالی بود، حجم کار زیاد بود زیاد، اما بدلیل محیط کار خسته کننده نبود. اما با گذشت زمان و شیوه های مدیریتی، فقط و فقط کار بود ان هم ناعادلانه بقول دوستمون سامان همانند برده. خیلی راحت با کارمندا بازی میشه، یه روز شرایط پیشرفت رو بهتون میدن. یه روزم هم مانع پیشرفتت میشن .کارمندای جوان و خوبی داشت که اگثرا بدلیل شیوه مدیریت و طرز برخورد رفتند. مدیراش دهن بینند. تنها حسنش کارندهتش بودند که با ترویج علم به یکدیگر باعث پیشرفت میشدند
ارسال نظر
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیانثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.